پیشکش به شهزاده علی اکبر علیه السلام

 

 

ولی اللهی* و مولایی و هم آقایی

 

تو جوانمردترین حیدر بی همتایی

 

کوری چشم تمامیِ علی نشناسان

 

علیِ اکبرِ بی چون و چرایِ مایی

 

چون علی اشجع ناس و به نبی اشبه ناس

 

کرمت همچو حسن وه که حسن سیمایی

 

لیلی آواره صحرا و جنون مجنونت

 

یک عشیره همه مجنون، تو گل لیلایی

 

وقت جاری شدنت دشت به هم می ریزد

 

روی این خاک بلا بارش سیل آسایی

 

میمنه، میسره را مثل علی می تازی

 

وسط معرکه انگار خود مولایی

 

لشکر از حول رجزهات به خود می لرزد

 

حیدر و حمزه و جعفر،همگی یکجایی

 

باز هم مردم کوفه بازهم نام علی

 

باز هم بغض قدیمی و غم تنهایی

 

پدری پیر به زانو به برت می آید

 

علت لرزش زانو و دل بابایی

 

*در زیارت حضرت علی اکبر از قول امام صادق آمده است

  • عباس زحمتکشان

.: به بهانه مبعث

روز مبعث حضرت ختمی مرتبت(ص) روز زیارتی امیرالمومنین علی علیه السلام است.

از زبان همسر مهربانت گفته ام مولا...


آقای خانه، خانه ی عالم سرای توست

لطف و صفای بیت خدا از صفای توست

 

روحی لک الفدا به زبانم همیشگی است

یعنی تمام آنچه که دارم فدای توست

 

شش ماهه ام، خودم، حسنم، زینبم، حسین

یکجا فدای یک نخی از آن عبای توست

 

ثارلله است گرچه حسین غریب من

خون رگ بریده او خون بهای توست

 

با میخ در به سینه ی خود حک نموده ام

این هم نشان أشهد و أنّ ولای توست

 

جبران جان فشانی ی در لیلة المبیت

این نیمه جان مختصرم در هوای توست

 

نفس رسول گفته خدا در مناقبت

قرآن و آیه آیه ی آن در رثای توست

 

 

  • عباس زحمتکشان

.: پیشکش به حضرت هادی (روحی فداه)

هر چند که درخور حضرتشان نیست



زهد و تقوا و هدایت همه با هم داری

با خودت نهر رجب چشمه زمزم داری

 

جامعه سوره ای از مصحف گویای شماست

فَتَحَ الله بکم، شأن معظم داری

 

هادی دین، علی چارمی و ابن رضا

این همه جاه و فضائل چه دگر کم داری

 

با یَد موسویت عقده گشای خلقی

از دم عیسویت فیض دمادم داری

 

شیر در پرده به یک هوی تو جان می گیرد

یعنی همراه شفقت غضبی هم داری

 

وارث نوح و سلیمان و خلیل وموسی

از اولوالعظم کرامات مجسم داری

 

نیمه شب، بزم شراب، آیه قرآن ای وای

چه شباهت به همان شام پر از غم داری

 

جگرت سوخت نه از زهر شرربار عدو

از لب و زینب و چوب است که ماتم داری

 

  • عباس زحمتکشان


.: تقدیم به مادر (سلام الله علیها)



ای آبیِ زلال تمامیِ آب ها

ای ذره های خاک درت آفتاب ها

 

آری کنیز خادمه ات شاهزاده ها

هم چاکران محضرت عالیجناب ها

 

تو کیستی چگونه بخوانم تورا که هست

وصفت فزون ز حد و برون از حساب ها

 

وقتی نبی مدینه ی علم و درش علی است

آن گوشه چشم های تو مفتاح باب ها

 

الجار ثم دار مرام دعایتان

محتاج ربنای شما مستجاب ها

 

در دست توست مهر نبوت که این چنین

خم می شوند پیش تو ختمی مآب ها

 

گردد به حول گردش دستاست آسمان

خورشید و ماه و کوکب دُری، سحاب ها

 

گر بی جواب ماند سلام علی چه غم

تو معنی سلامی و روح جواب ها

 

پیغمبرانه راهی مسجد شدی که باز

ویران شوند هر چه بت از این خطاب ها

 

  • عباس زحمتکشان

.: پیشکش امام حسن عسکری (علیه السلام)


اولین جرم تو این است که نامت حسن است

از ازل نام حسن قافیه اش هم محن است

 

غربتش نسل به نسل ارث رسیدست به تو

اثرش از سر و وضع حرمت هم علن است

 

شیعیان تو اگر با تو مدارا کردند

هنر اهل مدینه همه نیش سخن است

 

پاره های جگر هر دویتان می گوید

این بلا، زیر سر بچه ی زهرا شدن است

 

اصلا این هم که عزای تو و مادر یکجاست

علتش باز همین نام غریب حسن است

 

یازده عکس سخا و کرمی در یک قاب

یازده روح کرامت همه در یک بدن است

 

جگرت سوخت ولی آب به لبهات رسید

اشهد روی لبت روضه آن بی کفن است

 


  • عباس زحمتکشان

.: این شعر بر اساس روایتی از جلسه دعبـــل خزاعی با امام رضا(علیه السلام (است، آن جاکه حضرت به دعبل فرمودند نزد خودم بنشین و برایم شعری در مصیبت جدم بخوان.

البته هنوز کامل نشده است!

 


 

غم و اندوه من ببین دعبل
در کنار خودم نشین دعبل

شعر تازه چه در برت داری
شعری از روزگار کین دعبل

مژه هایم به خون نشسته ببین
شب و روزم شده همین دعبل

بگو از لحظه وداع حرم
بگو از دختری حزین دعبل

بگو از لحظه ای که تیر خلاص
 
خورد بر سینه اش چنین دعبل

نفسم بند آمد از گریه
نگو افتاد بر زمین دعبل

صله ات را خدا دهد تو بخوان
شاعرش را بها دهد تو بخوان


                                             
ارث اجدا من همان گریه
ارث آن مام قد کمان گریه

لحظه آخرش پدر می کرد
دم به دم بر حسینمان گریه

شصت سالی است کار من شده این
لحظه هر لحظه آن به آن گریه

 

  • عباس زحمتکشان

بانو سلام بر تو صبر جمیل تو
برآن وقار بی مثل و بی بدیل تو

تو از تبار سوره انسان و کوثری
 ای من فدای ایل و تبار اصیل تو

پرچم به دوش کرببلا تا مدینه ای
صد ها هزار کوفی و شامی ذلیل تو

تفسیر آیه های قیامت قیام توست
آن خطبه های حیدری ات هم دلیل تو

ناموس کردگار و جسارت که دیده است
وقتی که هست صاحب پرچم کفیل تو

بعد از حسین قافله عشق دست توست
تنها خدات می دهد اجر جزیل تو

بی بی نفس بزن که بسوزند نوکران
با یک اشاره ات همه جان ها قتیل تو

تو زینبی و کوکب آل پیمبری
بین زنان نه، از همه ی مرد ها سری


...


حجب و حیاست آبرویش ز  آبروی تو
آزادگی است در به در کو به کوی تو

رنگ سیاه چادر تو رنگ کعبه است
پس قبله گاه جامه سیاهان به سوی تو

باید نوشت زینب و هم خواند کوه صبر
رنج و مصائبند چو کَه رو به روی تو

این زلزله است یا که نهیب صدای تو
بی خود نرفته است به بابات خوی تو

بی بی خودت بگو چه گذشته است بر سرت
یک نصفه روزی و سر هجده سبوی تو

کرببلاست شهر خدا و تو هم درش
نام تو را بزرگ نوشتند سر درش


با این همه وقار و متانت شکستنت
اصلا برای تیغ زبانت شکستنت

در بینشان حریف زبانت کسی نشد
عینا شبیه مام جوانت شکستنت

نیلی ترین رشیده این خانواده ای
 وقتی که کرد غصه کمانت شکستنت

چوبی که خورد بر لب و دندان شاه دین
در پیش چشم همسفرانت شکستنت

خاکم به سر شکست کجا و شما کجا
ناموس دین کجا سر بازارها کجا

 

  • عباس زحمتکشان

.: پیشکش سید الغربا امام مجتبی (علیه السلام)



تویی که بر همه آفاق سروری داری

میان هاشمیان هم تو برتری داری

 

غلام حلقه به گوشت تمام حاتم ها

کریم زاده، ز اهل کرم سری داری

 

مسیر خانه ات آقا دوباره بند آمد

چه سفره ای و عجب بنده پروری داری

 

اگر چه نیست طلایی حریم خاکیتان

به غمزه نظرت کیمیاگری داری

 

چه ماهرانه جمل را زمین زدی آن روز

درست شیوه جنگی ی حیدری داری

 

سخاوتت علوی و سیادتت نبوی است

عجب لطافت و لبخند مادری داری

 

حسین بود و غریبی و یادگار شما

چه شیر بچه پاک و دلاوری داری

 

خدا کند که نمیرم ببینیم آن روزی

که در بقیع ضریح مطهری داری

 

  • عباس زحمتکشان

به مناسبت شهادت حضرت رقیه سلام الله

...

آتشی در دلم از غم یله دارم بابا
من از این در به دری ها گله دارم بابا

روضه خوان های تو باید همه تکریم شوند
من از این مشت و لگد ها صله دارم بابا

کاش همبازی شیرین دهنم این جا بود
نفرت از خنده این حرمله دارم بابا

بنشین تا که بگویم چه به روزم آمد
خاطراتی من از این قافله دارم بابا

لنگ لنگان شدن و خم شدنم هم اثرِ...
زخم هایی است که از سلسله دارم بابا

به غرور علوی ام چقدر بر می خورد
هرچه غم دارم از آن هلهله دارم بابا

زخم هایم دگر از حد شمارش بالاست
تا بخواهی به دو پا آبله دارم بابا

من از این دست به دیوار شدن خسته شدم
نه دگر طاقت و نه حوصله دارم بابا

 

  • عباس زحمتکشان

ای که از جانب دادار سلامی داری

جان به قربان تو بانو چه مقامی داری

 زین اب عالمه غیر معلم لقبی

چه مبارک لقبی وه که چه نامی داری


کوفه و شام بلا لرزه به جانش افتاد
در دهان خود عجب تیغ کلامی داری

چو حسین است امیدش به نماز شب تو
بر نماز شب بنشسته دوامی داری

اشهدت لحظه آخر به لبت بود حسین
خودمانیم عجب حسن ختامی داری

ما رایت و به لبت معجزه صبر بود
از شهامت و رشادت تو پیامی داری

و اسارت چه حقیر است به پیش نامت
چقدر برده بیچاره شامی داری

سنگ ها را چه به دقت به هدف می کوبند
بس که برروی سنان ماه تمامی داری

یکی از خیل اسیران غمت نیز منم
نگهی کن به ته صف که غلامی داری

  • عباس زحمتکشان