سیدالکریم

چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۳، ۱۰:۲۳ ب.ظ

مرغوبترین شراب شیراز شدی

این قوم همه نیاز و تو ناز شدی

من بچه کبوتری به بامت بودم 

انگیزه من برای پرواز شدی

عیسای مسیحا نفس موسایی

اینگونه دوصد مرتبه اعجاز شدی

یکبار درخشیدی و شاهت خواندند

با خاتم خود کاشف این راز شدی

مثل پدر و جد و پدر جدت باز

با هرچه فقیر و بنده دمساز شدی


شاعر به غلط گفت شرابی، که خودت...

خم خانه، سبو،ساقی و می ساز شدی


نظرات (۶)

  • سید جلیل موسویان
  • سلام و عرض ادب و ارادت . لذت بردیم نفستون حق.

    جز بر آن تیغ دو ابروی تو سر نفروشم

    غرقه ی درد، ولی زخم جگر نفروشم

    زندگی بی نمک روضه ی تو شیرین نیست

    نمک شور تو بر کوه شکر نفروشم

    دل به شب های عزاداری تو خوش کردم

    خرقه ی مشکی خود را به سحر نفروشم

    گریه آباد شدم خانه ات آباد حسین!

    به دو صد درّ و گهر دیده ی تر نفروشم

  • محسن فریدونی
  • سلام حاجی جون،مثل همیشه عالی بود،به خصوص شروع طوفانی شعر
    سلام.
  • مجتبی مظفری
  • سلام علیکم
    طیب الله ان شاالله
  • فرزین حیدری
  • سلام علیکم
    احسنت
  • سعید کریمی
  • شاعر به غلط گفت شرابی، که خودت...

    خم خانه، سبو،ساقی و می ساز شدی


    این شد!

    دم شما گرم انشالله

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی